عشق مامان و بابا ستایشعشق مامان و بابا ستایش، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

✿ برای دخترکم ستایش ✿

بدون عنوان

سلام عسل مامان اومدم برات 3تا عکس خوشگلتو بذارم     این عکسها رو 5شنبه خونه پدرجون ازت گرفتم.اون روز انقد ملوس شده بودی که خاله فرزانه کلی قربون صدقت رفتو دیگه داشت میخوردت   الهی فدای این عروسک نازم بشم ...
1 مرداد 1391

روزهای تابستان با نازدختر

سلام گل نازم   یک هفته ست که برات ننوشتم.آخه راستش اصلا وقت نکردم که بنویسم دخترکم. شرمنده! تو ادامه مطلب واست از ٣شنبه هفته قبل تا شنبه نوشتم    3شنبه هفته قبل عصرش بابایی مارو بردخونه پدرجون(بابای من) تا 5شنبه شب اونجا بودیم.4شنبه با خاله سعیده،خاله افسانه و ناهیدجون رفتیم بیرون لباس بخریم.آخه تا عروسی دایی سعی و ناهیدجون چیزی نمونده.به تو که خیلی خوش گذشت،چون همش بغل ما 4نفر بودی.بماند که چقد تو مترو نق زدی،انگار از شلوغی اونجا خوشت نیومد.اون روز از خرید کردن فقط روز تو بود مامانی، چون وقتی برگشتیم خونه دیدم فقط واسه تو خرید کرده بودم!واسه دخمل نارم یه پیرهن خوشگل با یه تاپ و یه کلاه خریدم. ...
1 مرداد 1391